تاریخ گزیده

آرشیو محمد نیازی

تاریخ گزیده

آرشیو محمد نیازی

بسم الله الرحمن الرحیم.
در این درگاه مجازی، گزیده‌ای از تاملات و مکتوبات «محمد نیازی» دانش پژوه «تاریخ و علوم اجتماعی» را می خوانید.

پیوندهای روزانه

پیوندها

۸ مطلب با موضوع «مقالات علمی» ثبت شده است

جامعه عصر قاجار نزدیک ترین دوره تاریخی به دوره معاصر برای فهم پی رنگ ها و فرم های اجتماعی کهن جامعه ایران است. خانواده به جهت دیرپایی تاریخی و نقش محوری اش در ساختن جامعه، مناسب ترین گزینه برای شناخت فرم های اجتماعی دوره سنت است. ازدواج یا همسرگزینی، نخستین و مهم ترین چارچوب سازنده خانواده است. شناخت انواع همسرگزینی و کارکرد و معانی فرهنگی آئین های زناشویی، دریچه‌ای به شناخت ساختار خانواده در دوره قاجار است. ما این مهم را از طریق روش مطالعه اسنادی و تحلیل تاریخی مورد بحث قرار داده‌ایم. دستاورد کلی بحث نشان می دهد که همسرگزینی مبتنی بر نظام خویشاوندسالاری بوده است و فردیت نقش کم رنگی در آن ایفا می کرده است. شکل غالب همسرگزینی را تک همسری، چندهمسری، ازدواج دائم و موقت با محوریت مرد تشکیل می داد و هر یک از انواع یاد شده، به تولید و بازتولید «خانواده گسترده» می انجامید. همسان گزینی طبقاتی-فرهنگی بر گونه های مختلف ازدواج غلبه داشته است. دین و شریعت بستر حقوقی و ضامن بقای خانواده گسترده بوده است. آئین ها و مناسک و مراسم ازدواج، بازتاب چیرگی فرهنگ جمع گرایانه بر فرهنگ فردگرایانه بوده و ساخت اجتماعی ازدواج در عصر قاجار، صورتی«زیستی-طبیعی» داشته است.

این مقاله در پژوهشنامه تاریخ اجتماعی و اقتصادی سال نهم بهار و تابستان 1399 شماره 1 (پیاپی 17) منتشر شده است.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۰۰ ، ۰۲:۳۵
محمد نیازی

یکی از شایعات جالبی که این‌روزها بر سر زبان‌هاست و در فضای مجازی (که عنانش از دست حاکمیت خارج شده) دهان به دهان می‌چرخد، «تاراج چینی» است.

واگذاری جزیره کیش به چینی‌ها، واگذاری بنادر مهم و استراتژیک جنوب به چین، حفاظت ارتش چین از این بنادر در آینده، امتیازات ترکمنچای گونه در قرارداد راهبردی 25 ساله ایران و چین!

مسیر شایعات هم به‌گونه‌ای تصویرسازی می‌شود که گویی ما در همه‌ این‌سال‌ها دست دوستی به چین داده‌ایم و اکنون چشم‌بادامی‌های خبیث و فرصت طلب، می‌خواهند از حسن نیت و دست‌دوستی ما سوء‌استفاده کنند و اقتصاد ما را به یغما ببرند! جالب آن‌که  برخی از اهل فکر و فرهنگ حزب‌الهی هم ریشه‌شناسی علمی و فلسفی کرده‌اند این حسن نیت ایرانی‌ها و خبث طینت چینی‌ها را!

این‌که رابطه سیاسی و اقتصادی ایران و چین چگونه پیشرفته است و این که ماهیت قرارداد اخیر چیست،  محل سوال این نوشته نیست؛

اما فریب رسانه‌ای که غربزدگان (سیاستمدار و روشنفکر) که مطرح می‌کنند و خوراک خوبی برای شبکه‌های مجازی ضد انقلاب هم می‌شود، این است:

ما به شرق رو کرده‌ایم و شرق (چین و روسیه) خطرناکند!

فعلا با بخش دوم این گزاره کاری ندارم. هر چند معتقدم در فضای بین‌الملل، دوستی‌ها و دشمنی‌ها راهبردی (نه اعتقادی و مکتبی) مادام‌العمر نیستند و تابع زمان و مکان و منافعند و دوستی با چین و روسیه هم از این قاعده مستثنا نیست، و نیز اعتقاد دارم که هیچ دولتی هنوز به سطح هژمونی و قدرت امپریالیستی ایالات متحده نرسیده است و ‌همچنین هیچ حکومتی در تاریخ ایران بیش از آمریکا به ایران و منافعش ضربه نزده است، اما بد نیست، قسمت اول گزاره فریب‌ رسانه‌ای این روزها را بررسی کنیم: ما به شرق رو کرده‌ایم!

نه حافظه شخصی و زیسته من، و نه خبرها و اطلاعات جراید و رسانه‌ها و نه اسناد و مدارک سیاسی و اقتصادی، این گزاره عوامفریبانه را تایید نمی‌کند! پارادایم و کنش سیاسی ما هیچگاه در سال‌های بعد از انقلاب رو به شرق نبوده است! (درست یا غلط!)

در دهه 60، اقتضای انقلاب اسلامی و نظام نوپای اسلام‌گرای ما بود که از بلوک شرق (شوروی و چین) دوری کنیم. ما هم با ایدئولوژی الحادی و کمونیستی‌شان تضاد داشتیم و هم بلوک شرق (به ویژه شوروی) حامی صدام در جنگ تحمیلی بود. برای چین هم که تازه بعد از مرگ مائو، سیاست درهای گشوده به جهان را آغاز کرده بود، ایران ایدئولوژیک و متلاطم جذابیت کمی داشت.

در دهه 70، آغاز عصر سازندگی و دوران ریاست جمهوری مرحوم رفسنجانی، هم بنا شد ژاپن اسلامی شویم. ژاپن نماد تمام خوبی‌ها غرب بود که در شرق متجلی شده بود. پس در در شرق بنا شد با ژاپن و یا مالزی و کشورهای جنوب شرق و شرقی مثل کره جنوبی نزدیک شویم. یادمان این نزدیکی شد، ورود کره‌ای ها به بازار خودرو ایران و یادگار آن‌سال‌ها شد پراید.

از اواسط دهه 70 و ابتدای دهه 80. آغاز دوره اصلاحات، ما به این نتیجه رسیدیم که به‌جای مدرنیته اسلامی (ژاپن اسلامی) بهتر است سراغ جنس‌های اصل مدرنیته برویم! پس راهبرد اقتصادی مان شد دوستی و عقد قرارداد با اتحادیه اروپا. یادگار آن دوره هم ورود پژو و فن‌آوری‌های نسل‌های عقب‌تر اروپایی به صنعت ما بود. در سطح سیاسی هم تلاش کردیم به جنس اصلِ اصل یعنی آمریکا در قالب عضویت در نهادهای بین‌المللی آمریکامحور (بانک جهانی و صندوق بین‌الملی پول) نزدیک شویم.

از ابتدای دهه 90 هم کلاً بی‌خیال هرگونه واسطه‌ نهادی و اقتصادی و سیاسی شدیم و تلاش کردیم یک راست برویم سراغ خود کدخدا! راهی که منتهی شد به برجام و فرجام سیاهش.

فقط گسست کوچکی در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، ایجاد شد و تا حدی در سطح بدنه‌ میانه (نه سطح کلان) فعالان سیاسی و اقتصادی و باز هم بیشتر توسط تجار و بازرگانان سنتی (و نه به‌طور سیستماتیک و نهادمند) به تجارت سطح خرد با چین روی آوردیم، پس از شدت گرفتن تحریم‌ها، البته سیاستمداران و نهادهای سیاسی هم بالاجبار و ناگزیر برای تأمین کالا و پیشبرد طرح‌های زمین‌مانده اروپایی‌ها به چین اقبال نشان دادند.

راستش را بخواهید در همه این سال‌هایی که اخبار اشغال بازار و اقتصاد و سیاست ایران توسط چینی‌ها در بوق و کرونا می‌شد، ما نه تنها دلمان، بلکه دستمان هم در دست غرب بوده است، البته چینی‌های فرصت‌طلب‌ هم محتاطانه و عاقلانه، فاصله منطقی‌ شان با دوست‌ غربزده‌شان - به دلیل غیرقابل اعتماد بودن و نیز دوری ‌گزینی ذاتی چینی‌ها از حکومت‌های ایدئولوژیک و حامی نهضت‌های اسلامی- را حفظ کردند. نشان به نشان این‌که مهم‌ترین پروژه و سرمایه‌گذاری چینی‌ها در همه این سال‌ها شد پروژه‌های کوچک تکمیل مترو تهران و اتوبان شمال و مهم‌ترین کنش سیاسی شان هم شد، رای‌ مثبت چین به قطعنامه 1803 (محکومیت برنامه هسته‌ای ایران) و تعدیل فضا و مخالفت رسانه‌ای و نه حقوقی با سایر قطعنامه و قراردهای ضدایرانی، آمریکا علیه ایران. به خصوص که منافع اقتصادی چین در ایالات متحده (دوران اوباما) روز به روز گسترد‌تر می‌شد.

درست است؛ چینی‌ها فرصت طلب هستند و اهل چرتکه و حساب و کتاب. اما جمهوری اسلامی هم هیچگاه به‌طور جدی به شرق رو نکرده است.

و باز هم درست است که چینی‌ها در شاخ آفریقا و کشورهای آفریقایی و جنوب آسیا، هم بندر خریده‌اند (جیبوتی) و هم نیروی نظامی پیاده کرده‌اند و هم تلاش کرده‌اند امتیازات انحصاری طولانی مدت از دولت‌های محلی بگیرند.

اما در همین ایام، همین چینی‌ها در پاکستان و ترکیه سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی در راستای اجرای جاده‌ ابریشم جدید انجام داده‌اند و سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری انجام داده‌اند و بازی نسبتا پایاپای و برد- بردی را آغاز کرده‌اند.  (فقط کافی است تأسیسات و سرمایه‌گذاری نزدیک به 50 میلیارد دلاری چینی‌ها در پاکستان و بندر گوادر و جاده‌ نمادین و صعب‌العبور و توریستی سین کیانگ چین به پاکستان را ببینید.)

و جالب این که در همین ایام تحریم‌ها هم باز، ایران به‌جای نزدیک شدن به چین، با هند (شریک راهبردی آمریکا در منطقه) در بندر چابهار قرارداد بست!

حالا به نظر شما خنده‌دار نیست که در اوج تحریم‌های شدید و ناجوانمردانه و سخت آمریکا، ایران در چارچوب برنامه اقتصادی راه‌ ابریشم (یک جاده، یک کمربند) قرار است کمی به طور واقعی و سیستماتیک به شرق و چین رو کند، عده‌ای از تاراج چینی سخن می‌گویند! آن‌هم در شرایطی که در دوره ترامپ، روابط سیاسی و اقتصادی چین و آمریکا تضعیف شده است و چینی‌ها هم به دنبال شرکا و بازارهای جدید و پایدار هستند.

البته روشنفکران و سیاستمداران غربزده دائماً به ما یادآوری می کنند، که مباد جنایت چینی‌ها در ترور شهید سلیمانی و تحریم‌های فلج‌کننده نفت و غذا و دارو علیه مردم ایران را فراموش کنید!!! مراقب باشید.

 

پی نوشت:

این تأملات حاصل پژوهش و گفتگو و همیاری با دوست و برادر عزیزم اسماعیل فراهانی (پژوهشگر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی) در پروژه نقش ایران راه در راه ابریشم جدید چینی بود. در این چند ماهه مهم‌ترین چیزی که بنده و اسماعیل فراهانی فهمیدیم این بود: ما، در نهادهای علمی و سیاستگذاری مان، از چین جدید هیچ نمی دانیم . 

مقاله زیر هم حاصل این اندک مطالعه ما درباره چین جدید و نسبت ما با آن است: 

ایران چین جدید؛ افق گشایی کمربند - راه. دوره 2، شماره 1 - شماره پیاپی 5. خرداد 1401. صفحه 151-180. 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۹ ، ۰۵:۳۳
محمد نیازی

مطالعه موردی نامه خسروان اثر جلال الدین میرزا قاجار

 

نخستین تأثیر و تاثرات از گفتمان ملی گرایی و تلاش برای صورت‌بندی تاریخ متناسب با آن، از اواسط سلسله قاجار (اوایل دوره ناصری) در ایران شکل ‌گرفت. برای روشنفکران و تجددخواهان این دوره، ایدئولوژی ملی‌گرایی، یکی از مهم‌ترین سرچشمه‌ها و نشانه‌های قدرت دول اروپایی بود. جلال‌الدین میرزا، شاهزاده قاجاری از نخستین نویسندگان و مورخانی است که بازنویسی تاریخ ایران مبتنی بر منابع جدید و با رویکرد باستان‌گرایانه را انجام می‌دهد. مهم‌ترین اثر وی کتاب «نامه خسروان» به خوبی انگیزش‌های ایدئولوژیک و سیاسی نویسنده در بازپردازی خیال‌گونه گذشته با اتکا به متون زرتشتیان هند را نشان می‌دهد. علاوه بر این مهم‌ترین دلالت فرامتنی در تدوین نامه خسروان القای اندیشه‌های باستان‌گرایانه و ایران ستایانه از طریق منورالفکری اولیه به جلال‌الدین میرزاست. نامه خسروان به تقلید از شاهنامه، سعی در احیای زندگی و رسوم و سنت‌های شاهان اساطیری ایران دارد و تلاش می‌کند، چون شاهنامه به دانش ضمنی و عامیانه مردم ایران از گذشته وارد شود تا مفاهیم ملی‌گرایانه در اذهان مردم ایران نهادینه کند؛ مهم‌ترین انگاره‌های ایدئولوژیکی که از ایران باستان در نامه خسروان بازنمایی می‌شود، عبارتند از: الف) تغییر مبدأ تاریخ‌نگاری هزارساله ایرانی و در حاشیه قرار گرفتن سراسر تاریخ ایران اسلامی ب) برجسته کردن دوره ایران باستان به عنوان عصر طلایی ملت ایران ج) برجسته سازی قوم گرایی ایرانی و سره گرایی پارسی د) معرفی تجدد اروپایی به عنوان ادامه ایران باستان ه) جعل تاریخ از طریق اتیمولوژی و) طبیعی و بزرگ جلوه دادن تاریخ ملی.

 

این مقاله در  دوفصل‌نامه علمی و پژوهشی تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری دانشگاه الزهرا (دوره 29، شماره 23، بهار و تابستان 1398) منتشر شده است. 

نویسندگان:

محمد نیازی (دانشجوی تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

محمد امیر احمدزاده (استادیار گروه تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۸ ، ۰۰:۱۱
محمد نیازی

دوره قاجار یکی ازمقاطع مهم تاریخ ایران به لحاظ حضور اجتماعی و سیاسی زنان محسوب می شود. یکی از ویژگی های این عصر، وجود حرمخانه یا حرمسرا در دربار پادشاهان قاجار و پررنگ شدن نقش زنان در برخی از مقاطع در امور سیاسی کشور است. آنچه در این پژوهش به آن خواهیم پرداخت این است که اساساً نقش سیاسی مادران، همسران و دختران شاهانِ قاجار (آقامحمدخان، فتحعلیشاه، محمدشاه) در دربار و حرمسرای شاهی چه بوده است و آن‏ها چگونه و تا چه حد در امور سیاسی کشور دخالت داشته اند؟ دستاورد تحقیق نشان می دهد که در این دوره، زنان حرمسرا و درباری، نقش خود را به طور مستقیم و در خلال اقدامات سیاسی مانند مسئله جانشینی شاهان، سیاست نزدیکی به امرای قدرتمند، عقد قراردادها و همچنین تحت نفوذ در آوردن حکام متمرد به خوبی ایفا کردند. آنان در عزل و نصب صدراعظم ها و مردان سیاسی عهد قاجار بسیار مؤثر بودند. همچنین شاهدخت های قاجاری از طریق ازدواج با حکام و مقامات دولتی، روحانی و سایر مقام های بلندپایه روز به روز بر دامنه نفوذ خود می افزودند. از سویی شفاعت و میانجی گری این زنان پیرامون مجرمان و مقصران به ویژه از طبقات بالای جامعه و خود دربار هم در تغییر رأی شاهان مؤثر بوده است. در دورانی چون عصر ناصرالدین شاه نیز نمی توان نقش اساسی مهدعلیا (مادرشاه) را در تحولات و رویدادهای کشور نادیده گرفت که البته موضوع بحث ما نخواهد بود و تنها اشاره مختصری به آن خواهیم کرد. در واقع حضور زنان درباری و حرمسراها در حکومت قاجار و نزاع‏های سیاسی پیرامون یا با محوریت آن‏ها، بازتابی از ساخت سیاسی-قبیله‏ ای حکومت قاجار و ادامه فرهنگ عشیره ای قاجارها پس از تأسیس و توسعه حکومت‏شان بود.

منتشر شده در اولین همایش بین المللی تاریخ فرهنگ و تاریخ فرهنگی در ایران

محمدامیر احمدزاده (استادیار پژوهشگاه علوم انسانی)

خانم زینب شکوهی (کارشناسی ارشد ایران شناسی)

 محمد نیازی (دانشجوی دکترای تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی)

 

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۹۸ ، ۰۲:۲۶
محمد نیازی

چکیده

سنت وقف یکی از امکان‌های نظام اجتماعی پیشامدرن و از جمله سازوکارهای مورد حمایت دین برای حضوری نهادمند در حوزه‌های مختلف اجتماعی بوده‌ است. بر این اساس، در شرایطی که تأمین مالی تعلیم و تربیت، تبلیغات اسلامی، بهداشت و درمان و ترویج فرهنگ و هنر از طریق بودجه‌های دولتی با چالش روبروست و زمینه برای تجاری‌سازی چنین حوزه‌هایی در حال مهیا شدن است، وقف به عنوان یک سنت دیرپای عقلایی، عام‌المنفعه و دینی بعضاً از سوی برخی گروه‌های مردم و کارشناسان به مثابه راهی در میانه خصوصی‌سازی و دولت‌گرایی مورد توجه قرار می‌گیرد؛ راه پُر ابهامی که اگرچه قدیمی و نام‌آشناست، اما به تدریج اسم آن برجای مانده و رسم کهن آن به فراموشی سپرده شده است یا دست‌کم آگاهی عمومی چندانی پیرامون ابعاد و ماهیت آن وجود ندارد. از این‌رو، طرح مجدد وقف در فضای عمومی و نخبگانی، نیازمند شناخت ظرفیت‌ها و چالش‌های این سنت- به‌ویژه در دوره شکوفایی آن- است. بازخوانی تاریخ اجتماعی وقف در تمدن اسلامی- ایرانی نشانه‌های روشنی از وجود یک ظرفیت و زیرساخت اجتماعی و معرفتی با جهت‌گیری بومی را به آحاد مردم، اهالی فرهنگ و سیاستگذاران نوید می‌دهد. وقف در نظام دانایی جهان اسلام، سنتی ضد تکاثر ثروت و در راستای بهبود رفاه و معیشت مسلمانان بوده است. به تبع همین نکته، عمده موقوفات صدر اسلام سرپناهی برای زاهدان و فقرا بوده‌اند. استعداد بالقوه سنت وقف در جمع نیات شخصی و منافع جمعی، سبب شده است که وقف در میان احکام مشابه فقه اسلامی- نظیر انفاق و صدقه- جایگاه منحصر به فردی پیدا کند. نظام اوقاف در قیاس با سایر احکام اقتصادی اسلام، تنوع ذی‌نفعان و برآورده‌شدن نیازهای متکثر اجتماعی توسط موقوفات را سبب شده است؛ نکته‌ای که وقف را در عالم اسلامی- ایرانی در جایگاه ممتازی قرار داده است. در این صورت‌بندی از ماهیت نظام اوقاف می‌توان گفت که وقف در عین هم‌سویی کلی و جزئی با اهداف شارع و حکومت اسلامی، حوزه اختیار و عمل فراوانی را برای واقف قائل شده است. تاریخ اجتماعی- تمدنی وقف به ما نشان می‌دهد که وقف می‌تواند در عین مردمی بودن، به هدف‌گذاری و جهت‌دهی سیاسی و اعتقادی در فرهنگ عمومی نیز کمک کند. شاهد این مدعا، دو مقطع از تاریخ ایران اسلامی است: عصر طلایی تمدن مسلمین (آل‌بویه و سلجوقیان) و عصر تشکیل دولت ایرانی شیعی (صفویه). در هر دو دوره، نظام اوقاف در عین عاملیت برای بسط نوع خاصی از اندیشه دینی و سیاسی، خصلتی مردم‌گرایانه و فراگیر داشته است. روندها و الگوهای پایدار فرهنگی که می‌توانیم از نظام وقف در این دوره‌ها استخراج کنیم عبارتند از: 1. نهاد وقف عامل توسعه اجتماعی- اقتصادی جامعه و فضیلت‌های متأثر از اندیشه دینی بوده است. 2. نظام وقف و موقوفات در دوره اعتلای فرهنگ ایرانی هم‌زمان معنابخشی و کارآمدی را برای جهان اجتماعی به ارمغان آورده‌اند.3. موقوفات در بطن نظام اجتماعی پیشامدرن اموری نظیر بقاء خانواده گسترده، توسعه شهری، گسترش آموزش عمومی و تخصصی، تعدیل ثروت و مشروعیت بخشی سیاسی را موجب شده‌اند. 4. با شکل‌گیری دولت مدرن و بسط اندیشه تجدد در دوره معاصر تلاش شده است تا وقف به ایفای نقش و کارکرد‌های دینی و آئینی محدود شده و ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن نفی و سلب شود.

 

پی نوشت:

این گزارش پژوهشی بخش نخست از یک طرح پژوهشی دراز دامن در حوزه سیاستگذاری وقف است که به سفارش «دفتر مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی» و با راهبری و هدایت دوست عزیز و فرهیخته ام اسماعیل فراهانی (کارشناس و معاون دفتر فرهنگی) تألیف شده است.

متن کامل این پژوهش را در سایت کتابخانه فارابی (ملاحظات سیاستگذاری وقف در ایران؛ 1. سیر تحول نهاد وقف در ایران اسلامی تا پیش از نهضت مشروطه، شماره پیاپی 16701، منتشر شده در تاریخ 98/8/14) مطالعه بفرمایید. 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۸ ، ۲۱:۰۰
محمد نیازی

(تحلیل  جامعه‌شناختی فرایند شکل‌گیری فرقه شیخیه)

چکیده

مکتب شیخیه، اندیشه‌ای است که در سال‌های ابتدایی عصر قاجار ظهور می‌کند و بر دو ستون اخباریگری و تصوف استوارشده  است. این اندیشه اگرچه در ابتدا توسط شیخ احمد اَحسائی، به‌عنوان دریافتی باطنی و عرفانی از مذهب رسمی تشیع در کنار سایر مکاتب فقهی، کلامی و عرفانی و فلسفی تشیع مطرح می‌شود، اما به‌تدریج بر اثر شیوه اجتماعی طرح عقایدش به فرقه تبدیل می‌شود. هرچند غالباً تلاش شده است این تحول به مواضع کلامی و صحت‌وسقم آن‌ها در نسبت با متون دینی شیعه امامیه نسبت داده شود، در این مقاله سعی کرده‌ایم، تطور ایشان از مکتب به فرقه را، از منظر نقشِ فرم‌های ساخت‌یابی اجتماعی موردمطالعه قرار داده و سازوکارهای آن را مورد واکاوی قرار دهیم. سؤال ما این بوده است: چه سازوکار اجتماعی عقاید و سیره عملی شیخیه را مهیای تحول از مکتب به فرقه کرده است؟ به عبارت دیگر جایگاه دیالکتیک بین نظر و عمل در شکل‌گیری یک سازمان اجتماعی دینی چگونه بوده است؟ به نتایج فوق رسیده‌ایم: شیخی‌ها از سه سازوکار عمده در صورت‌بندی عقایدشان برای نیل به شکل اجتماعی فرقه استفاده می‌کردند؛ نخست؛ آشنایی‌زدایی، دوم؛ ترسیم و ترکیب مجدد هندسه عقاید کهن، سوم؛ تمایز گذاری و مرزبندی مبتنی بر رهبری کاریزماتیک و فردگرایانه.

 

پی نوشت:

ایده اولیه و بنیادی این مقاله را دوست فاضل و اندیشمندم سید حسین شهرستانی در مقاله «فرقه در برابر مکتب» منتشر شده در ماهنامه سیاسی – فرهنگی پنجره شماره 71 مطرح کردند.

این مقاله در مجله انجمن جامعه شناسی ایران (شماره 2، دوره 19، تابستان 97)  منتشر شده است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۸ ، ۱۶:۵۲
محمد نیازی

 

چکیده

در این گزارش پس از بررسی تاریخی- تطبیقی «سربازی» قبل و بعد از ظهور دولت- ملت‌های مدرن، به موضوع جهاد در اسلام پرداختیم. آسیب‌شناسی صورت کنونی خدمت وظیفه عمومی در خلال نیازهای جدید و روح جهاد، ما را به چهار رویکرد اصلی رهنمون گردید:  

1.بهبود مدیریت نیروی انسانی؛ کاهش شمار نیروهای غیررزمی نیروهای مسلح و به روز کردن سازمان‌های انتظامی و نظامی از لحاظ کیفیت نیروی انسانی؛

2.بهینه‌سازی فرآیند تخصیص و اشتغال سربازان وظیفه در یگان‌ها و واحدهای نظامی و انتظامی، متناسب با تخصص افراد و نیاز‌های دفاعی و جهادی کشور در زمان صلح؛

3.ارتقاء کیفیت زندگی سربازان و بهبود جایگاه اجتماعی ایشان

4.احیای تصویر جهادی سرباز؛

 

پی نوشت:

نویسنده مسئول: اسماعیل فراهانی 

نویسنده دوم: محمد نیازی 

گزارش پژوهشی فوق در سایت مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی کتابخانه فارابی، شماره پیاپی 13708، خرداد 1393 منتشر شده و قابل مطالعه است.

 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۸ ، ۲۰:۰۳
محمد نیازی

 

چکیده

نظام وظیفه نخستین بار در چارچوب ارتش‌های پادشاهی و دولتهای مستقل از کلیسا در اروپای غربی تاسیس شد و توانست واسطه‌ای بین دولت و ملت در ابتدای مدرنیته و وسیله‌ای برای بسط نظامی‌گری حاکمان و سلاطین باشد. تقسیم‌کار اجتماعی و پیشرفت تکنیکی و صنعتی شدن در کنار هم سبب شد تا ارتشهای مدرن که از اولین نهاد بورکراتیک نیز به شمار می‌آمدند، شکل بگیرند. اما این پدیده که در غرب پس از مجموعۀ تحولات اندیشهای و اجتماعی پدید آمده بود، در ایران دورۀ پهلوی اول به عنوان بخشی از پروژه مدرن‌سازی و تثبیت حکومت استبدادی رضاخان شکل گرفت. بسط عناصر هویتِ ملی‌گرایانه و مطیع ساختن نیروهای سنتی جامعه ایران، در برابر استبداد مطلقه حکومت، از طریق آموزش‌ها و هنجارسازی عمومی و فراگیر یکی دیگر از کارکردها و کارویژه‌های ارتش و نظام خدمت اجباری، در کنار تأثیرات و خدمات سیاسی و نظامی دیگرش در تأسیس و ابقای حکومت پهلوی بود. نظام وظیفه در کنار خلع سلاح عمومی، به حکومت پهلوی اول این امکان را می‌داد تا با گسترش اقتدار نظامی پایه های حکومت خود را مستقر سازد. ایجاد ارتش یکپارچه و خدمت اجباری عمومی را باید یکی از اولین تلاش‌های سامانمند و همه جانبه برای خلق شهروندان نظام جدید مبتنی بر ایده دولت ملت در تاریخ ایران دانست.

 

 

پی نوشت:

نویسنده اول: محمد نیازی (دانشجوی دکتری علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

نویسنده دوم: دکتر وحید شالچی (عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی علامه طباطبایی)

مقاله فوق در مجله جامعه شناسی تاریخی دانشگاه تربیت مدرس (دوره پنجم، شماره 2، پاییز و زمستان 92)  منتشر شده و قابل مطالعه است.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۵۴
محمد نیازی