1
عادت کتاب خریدن ماهیانه هنوز از سرم نیافتاده است. از آن عادتهایی است که امروز به سختی میشود حفظش کرد. قیمت کتاب و غلبه مجازی، جای کتاب خواندن را بیش از گذشته تنگ کرده است. برای این که مناسک دانشجویی و انتلکتی را سرپا نگه دارم محتوا و جهتش را تغییر داده ام. تا هم توجیه اقتصادی معقولتری داشته باشد و هم کمتر ناراحت شوم که چرا دارم برای دل خودم از شکم زن و بچه میزنم! در عوض کتاب کودک میخرم. از دو سه سالگی برای بچهها منظم کتاب میخرم و سعی میکنیم روزانه و هفتگی چند کتابی برایشان بخوانیم. اینقدر کتاب خریده ام که آنها هم فهمیدهاند مقصد و غایت این خرید فقط آنها نیستند و خودم بیشتر با کتابژژژها سرخوش میشوم.
2
اما صد حیف که کتاب کودک هم فوقالعاده گران است. برای همین دنبال نشرهای ارزان و کتابفروشیهای پرت و کتابهای چاپ قدیم میروم. چند روز پیش، طبق عادت مالوف، به انتشارات مدرسه در خیابان ایرانشهر سری زدم. انتشاراتی که زمانی یال و کوپالی داشت. در دهه 60 و 70 شمسی بسیاری از بزرگان فکری و فرهنگی برای کودکان و نوجوانان در آنجا کتاب منتشر میکردند. اینروزها به نظر خیلی خسته و تکیده است. ظاهر نشر و کتابفروشی شباهتی به سالهای اوج ندارد. هنوز برخی از خوبان برایش مینویسند اما ظاهر و طراحی جلدها زیادی کهنه است. این سبک «کتابسازی» مناسب بچههای این دور و زمانه نیست. اگر کتابهای کمک آموزشی و وظایف و مناسک سازمانی و اداری در کار نبود در موج خصوصی سازی و خودگردانی و کوچکسازی این سالهای دولت ج.ا.ا قطعا درش را تخته میکردند. اما با همه این تفاصیل کتاب ارزان و محتواهای استاندارد دارد و این برای من کفایت میکند!
3
از ابتدای معرکه طوفان در فلسطین با خودم میگفتم این دستگاه و دیوان آموزش و پرورش در کنار این همه کتاباثر و کممخاطب نمیتواند برای حفظ ظاهر هم که شده یک چندتایی کتاب با موضوع فلسطین سفارش دهد. در تمام یک سال گذشته، یکی از دغدغههای جدیام آشنایی بچه ها با جنگ جاری بوده است. شدت ظلمی که بر این مردم مظلوم اعمال میشود از توان فهم و درک آدم بزرگها هم خارج است چه برسد به بچه ها! خیلی از چیزها را به آنها نمیشود گفت. خیلی از صحنهها را به آنها نمیتوان نشان داد. زبان هنر و داستان باید به کمک بیاید. مضاف بر این که «چونک با کودک سر و کارت فتاد/ هم زبان کودکان باید گشاد«. وانگهی روایت ظلم یک طرف، کسی باید به بچههای ایران زمین هم بگوید جنگ، جنگ اعراب و اسرائیل نیست. جنگ اهالی شام و مدیترانه نیست. حتی این جنگ، فقط جنگ اعتقادی بین یهودی و مسلمان نیست؛ این جنگ، جنگ جغرافیای ماست.
4
القصه! با کمال تعجب دیدم مقام عالی وزارت خواسته دل ما را شنیده و چند کتاب در پشت ویترین با موضوع جنگ فعلی به زیور طبع آراسته شده بود. سرخوش کتابها را دست گرفتم. از قضا رنگ و لعابشان خوب بود و نویسندگان کار درستی که حرفه شان داستان نویسی برای کودک و نوجوان است - نظیر داوود امیریان- به همراه جمعی جوان مجموعه کتابها را تالیف کرده اند. چندتایی را تورق کردم وخوشحال پیش کتابفروش رفتم تا بخرم. اما زهی خیال باطل! که کمکاری یکساله و چند ساله را یک شبه میتوان جبران کرد!
5
کتابفروش همین طور که سرش پایین بود و داشت حساب کتاب میکرد، گفت جناب این کتابها در مورد فلسطین است؟ میخواهید بخرید؟ گفتم: خب بله! پس برای چه آوردم تا پشت باجه! من وظیفه داشتم بگویم. در جوابش گفتم نمیفهمم: مگر نمیتوانم بخرم اینها را؟ موضوعش چه تفاوتی میکند؟! باز تاکید کرد که به حسب وظیفه عرض کردم. گفتم: آخر چطور؟ گفت: یک سری از خانوادهها می آیند و چون عناوین و نقاشیهای جالبی دارد کتاب را میخرند! اول میبرند و فردایش پس میآورند! میگویند پول ما را برگردانید. ما هم به مشکل اداری میخوریم! تو گویی یک سطل آب یخ ریختند روی سر من! از او میپرسم: استدلالشان برای پس دادن کتابها چیست؟ میفرماید: میگویند: نمیخواهیم بچههایمان با این چیزها آشنا شوند! اگر میخواستیم از این موضوعات بشنویم میرفتیم شبکه افق میدیدیم! به جایش میخواهیم فرزندانمان با کتابهای که مدیریت خشم را آموزش میدهند یا اصلا محتوای طنز و جوک دارند، بخوانند! به مرد کتابفروش میگویم: خب آن را هم بخوانند و این را هم بخوانند! کتابفروش: بد دفاع کردن فلسطین نتیجهاش همین میشود! من: حرف شما درست! اما این حرف بخشی از واقعیت است و نه پس از این همه توحش. مسئله تبلیغات نیست! کسی اگر تاریخ و جغرافیا ایران را بشناسد. میفهمد که این منازعه مال امروز و دیروز نیست. حتی فقط متعلق به فلسطینیها نیست. جنگ استقلالطلبانه ملتهای منطقه است که با انقلاب اسلامی 57 ایران شروع شده است! جنگ آن ها که دیگر نمیخواهند برده استعمار باشند! این جنگ به جغرافیای تاریخی ایران و رابطه اش با روم و یونان و غرب مربوط است! غزه دروازه گشایش مصر بوده است در دوره کوروش، غزه آخرین پادگانی است که روبروی حمله اسکندر مقدونی به مصر هخامنشی میایستد. در همین جنگ حاضر، رژیم کاووشهای باستانی شهر هخامنشی را در ساحل مدیترانه با بمب تخریب کرد! تاریخ اسلامی هم نگاه کنیم، غزه، شهر هاشم بن عبد مناف نیای حضرت محمد صلوات الله است. بیت المقدس قبله اول است! دیگر از قداست و اهمیت قبله اول مسلمانان که نباید گفت! آنکه در آنجا میجنگد با ریشههای ما کار دارد! آن خانوادهای که در فلسطین زندگی میکند، کابوسی بر رویای نیل تا فرات است! تاریخ را بیخیال شویم با جغرافیا چه کنیم؟ از نقش مخرب رژیم در همکاری با ترکیه و قفقاز برای جنگ آب و سدسازی و ایجاد قطحی و خشکسالی در سوریه و عراق و ایران را چه کنیم! کریدور اقتصادی هند – امارات – رژیم بدیل کریدور اقتصادی پاکستان – ایران – ترکیه به سمت اروپاست! اصلا این ها به کنار کشوری با سلاح اتمی که از کشتن 50 هزار انسان که غالبشان زن و کودک بودند ککش نمیگزد و در همین حوالی و همسایگی ماست، اگر تهدید حیات ایران وایرانی نیست پس چیست!
6
یک دفعه به خودم آمدم دیدم، موتورم روشن شده است و شبیه همان شبکه افق شدم که او ازش تحذیر داده بود! به گمانم دم گرم در دل سرد او اثری نکرد. با قیافه حق به جانب گفت: خب؛ بله این ها را باید به همین افرادی که کتاب ها را پس میدهند بگوییم! گفتم: راهی برای گفت و گو نیست! حتی در شبکه های اجتماعی. آنجا هم تصویر گربه کوچولوها حق دارند باشند، اما تصاویر کودکان شرحه شرحه شده را پاک میکنند!
با سرخوشی زوال یافتهای کتاب ها را میخرم و از کتابفروشی بیرون میآیم. در مسیر به این فکر میکنم که :
این جنگ تبلیغاتی از اساس نابرابر است! شاید هم قصه به نحوه تبلیغات و پروپاگاندا باز نمیگردد، راهبرد جمهوری اسلامی غلط بوده است. او نباید جنگ با این دشمن تاریخ و جغرافیای ایران را اینقدر دور و دیر نشان میداد! این واقعیت که بخشی از مردم ایران به خطرات رژیم و جنگ او با ما نمیاندیشند، در واقع جغرافیای تاریخی سرزمینشان را فراموش کرده اند و این بسیار خطرناک است.