فصلی برای ثبات و رشد دینداری/ گفتوگو با پژوهشگر تاریخ اجتماعی درباره تأثیر انقلاب اسلامی بر گسترش معنویت در جامعه ایرانی
چه تصویر روشنی از وضعیت دینداری جامعه ایرانی در گذشته نزدیک وجود دارد؟ چطور میتوان از تصویر کلیشهای «دین و ایمان آن قدیمیترها» که مثل هر چیز قدیمی، رنگ و بوی نوستالژیک به خودش میگیرد و احساس حسرت به گذشته را در ما بهوجود میآورد، فراتر رفت تا به تصویری صیقل خورده از وضعیت دینداری در گذشته رسید؟
سال گذشته بود که دکتر سجاد صفار هرندی، مدیر گروه مطالعات اجتماعی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی از آغاز یک کلانپروژه پژوهشی برای پاسخ به این پرسشها خبر داد. به باور او، اهمیت انجام چنین پژوهشی به این خاطر است که گفتمانی تلاش میکند وضعیت دینداری در جامعه را انحطاط یافته و رو به زوال گزارش کند تا در ادامه، نتایج سیاسی مطلوب خود را بگیرد؛ گفتاری که بهطور خاص روی تجربه حکومت دینی به عنوان زمینه و علت اصلی از دست رفتن وضعیت دینداری پیشین که خیلی خالص، زلال، فراگیر و اصیل بوده، تأکید میکند.
در همین خصوص با محمد نیازی، پژوهشگری که این پروژه به او محول شده گفتوگو کردهایم. مسئلهای که در ادبیات منتقدان نظریه سکولاریزاسیون نیز با تعابیری همچون اسطوره زهد پیشینیان یا اسطوره پارسایی گذشتگان، از آن یاد میشود. نیازی برای به نتیجه رساندن این پژوهش باوجود دادههای کمی ناچیزی که وجود دارد، تلاش کرده کارش را با تکیه بر مجموعهای از اسناد، روایتها، زندگینامهها، تاریخ شفاهی، اسناد رسانهای، مطبوعات و بازنماییهای اندیشهای که از آن دوران باقی مانده، جلو ببرد.
محمد نیازی، پژوهشگر تاریخ اجتماعی و دانشجوی دکترای تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.