تاریخ گزیده

آرشیو محمد نیازی

تاریخ گزیده

آرشیو محمد نیازی

بسم الله الرحمن الرحیم.
در این درگاه مجازی، گزیده‌ای از تاملات و مکتوبات «محمد نیازی» دانش پژوه «تاریخ و علوم اجتماعی» را می خوانید.

پیوندهای روزانه

پیوندها

۱ مطلب در خرداد ۱۴۰۰ ثبت شده است

یک.

 عصر روز جمعه انتخابات 96 (29 اردیبهشت) عیال خریدی سفارش دادند تا از سوپرمارکت سر کوچه تهیه کنم. از آن‌جایی که مدتی بود در آن محل می‌نشستیم مغازه‌دار بنده را می‌شناخت و با هم سلام و علیکی داشتیم و گهگاه گپی می‌زدیم. ازش جویا شدم رای داده یا نه، گفت ظهر رفته و به روحانی رای داده است. دلایل رایش به دکتر حسن روحانی را پرسیدم. می‌گفت شایعه کردند اگر فلانی بیاید آزادی‌های اجتماعی کم می‌شود و حجاب و گشت ارشاد و فاصله بین مرد و زن در محیط های عمومی می‌گذارند و قس علیهذا. بحثمان گل انداخت. بنده کلی از مفسده‌ها و بی‌تدبیری های دولت می‌گفتم، از زنگنه و استات اویل، کرسنت  و توتال گرفته تا موضع ضعیف در مذاکره برجام. خلاصه گفتیم و گفتیم تا رسید به اینجا که آقای فلانی! تمام این حرف های شما درست. بنده از مفاسد تیم این دولت و امثالهم خبر نداشتم. اما ببینید؛ غالب مسئولان ما سروته یک کرباسند، همه در این مفاسد با هم شریکند. فقط از این‌ها یکی شون باید‌ بیاد که حداقل به زندگی مردم کاری نداشته باشه و بگذارد مردم زندگی‌شون رو بکنند. بحث ما در این نقطه تمام شد. بگذارید زندگی بکنیم.

دو.

 در این روزها که بخشی از هم‌وطنان تصمیم گرفتند با صندوق رای قهر کنند، با تعدادی‌شان که در نزدیکی و  قرابت ما زندگی‌ می‌کنند صحبت می‌کنم مهم‌ترین ترجیع بندشان این است، بگذارید زندگی‌ مان را بکنیم! بود و نبود ما در انتخابات دخلی به وضعیت کشور ندارد. ما از بهبود امور ناامید هستیم. هر کس برود و بیاید وضع ما بدتر خواهد شد. دی 96 را ببین، آبان 98 را ببین. رکود تورمی را ببین، حقوق‌های نجومی را ببین. بگذار زندگی‌مان را بکنیم.

سه.

 انگار که در هر صورت دولت، مخالف زندگی و مانع شده است. گاهی با لولوی سلب آزادی ‌اجتماعی و گاهی با واقعیت عینی  فساد اداری و اقتصادی. تا یادم نرفته بگویم گوینده بگذارید زندگی بکنیم اول، فروشنده‌ای از طبقه متوسط بود و گوینده دوم کارگری زحمتکش از بخش صنعت.  

چهار.

به گمان من در انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، که احزاب رسمی وجود ندارد و برنامه و دیسپلین‌های رسمی سیاسی در کار نیست و انتخابات های کلان مثل ریاست جمهوری به نوعی توده گرایانه است، هر انتخاباتی باید دعوتی فراگیر برای بخش های زیادی از جامعه باشد، تا با  آن چشم‌انداز بتواند امور سامان بگیرد و دولت ـ ملت ایرانی امیدی جدید پیدا کند و راه‌های برای توسعه و پیشرفت کشور باز شود. برنامه داشتن در چنین سازوکار انتخاباتی چیزی شبیه به شوخی است یا از روی دست هم نویسی. (بدنه‌های کارشناسی کشور و گرایش‌های فکریشان هم مشخص است. هم‌راه‌حل‌های کارگزارانی‌ها واصلاح‌طلبان مشخص است و هم راه‌حل اصولگرایان و نیروهای انقلابی. پاسخ‌های مگویی وجود ندارد. اگر بنای کار باشد، برنامه‌ها روی میز است. برنامه های که ممکن است خوب یا بد باشند؛ درست یا غلط باشند، لیبرال یا سوسیال باشند، اما مهم‌ترین موانع عدم اجرایشان  «تعارض منافع» یا «تعارض ایدئولوژیک» با بخش‌های مختلف حاکمیت و دولت است و هم‌چنین نبود دولت پرکار و پر توان و یا نداشتن سرمایه‌ اجتماعی برای اصلاحات اساسی حکمرانی. البته این‌طور نیست که که راه حل و برنامه‌های بهتری برای اداره کشور وجود ندارد یا راه‌حل ها هیچ یک بر دیگری ترجیح ندارند. حقیقت این است که عقل حکمرانی و خواست نیروهای اجتماعی ما در این لحظه تاریخی تا این مرحله رسیده است. برای هر تغییری باید نیروی اجتماعی جدی فعال شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۰۰ ، ۱۸:۵۷
محمد نیازی