سیاست های خیابانی
در این گیرو دار تخریب خانه های کارگران محله ده_ونک توسط دانشگاه الزهرا، بد نیست، به یک اثر تئوریک در مورد مسکن تهی دستان و جنبش فرو دستان در ایران توسط یک روشنفکر چپ امریکا نشین، نظری بیاندازیم.
اگر بخواهم جان کلام کتاب را برای اهالی کم حوصله فضای مجازی بیان کنم، به گمانم این می شود:
آصف_بیات معتقد است که جنبش فرودستان و حاشیه نشینان و تهی_دستان شهری به عنوان جنبشی فراگیر و خزنده و آرام، توانسته است فراتر از انقلاب_اسلامی که خود را داعیه دار حمایت از مستضعفان و کوخ نشینان می داند، حرکت کند و به اهداف معیشتی و مدنی خود برسد. به عبارت دیگر مولف معتقد است، انقلاب اسلامی جز در مقطع آغازین تولد خود نتوانسته محرومان را با خود همراه کند!
نویسنده سعی دارد نشان دهد که محرومان چگونه برای ادامه حیات خود توانسته اند، قانون رسمی حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی را، به عنوان یک فرآیند ظالمانه که حقوق و منافع آن ها را نادیده گرفته است دور بزنند و به خواسته های حداقلی خود در حوزه زمین و مسکن برسند!
پی نوشت:
قابل توجه کسانی که ظلم و تعدی و تخریب یک منطقه مسکونی قدیمی (نزدیک به 70 ساله) را تنها با توجیه توسعه دانشگاه و داشتن سند های ثبتی روا می دارند!
کسانی هم مثل این روشنفکر پیدا می شوند، با همین شواهد و مدارک (نظیر تخریب خانه های ده ونک) ثابت می کنند که انقلاب اسلامی و مستضعفین از اساس به هم ربطی نداشتند!
مسئولان دانشگاه الزهرا برای تاراج تئوریک انقلاب_خمینی(ره) و نهضت_مستضعفان خوراک و مستندات فراهم می کنند!!!
گزیده هایی از متن کتاب:
از دهه 1320 ، با شروع به کار برنامه ریزی شهری، نظام محله ای سابق جایش را به یک الگوی طراحی شده منطقه ای داد که عمدتاً بر نوع جداسازی طبقاتی متکی بود. گروه های کم درآمد همواره در طرح های جامع شهری نادیده گرفته می شدند! وجود بازار آزاد زمین و قیمت های بالای آن، استانداردهای ساخت و ساز در طرح که افراد کم درآمد از پس آن بر نمی آمدند(نظیر اندازه قطعات، نحوه ساخت ساختمان، مشکلات حاصل از ساخت تدریجی و هزینه های تدارکاتی) در مجموع تهی دستان را به این سو سوق داد که سرپناه شان را به شکل غیر رسمی و در خارج از محدوده شهر بنا کنند. (ص 57)
... در حقیقت، روحانیون، غالباً فقط بعد از انقلاب بود که توجه شان به مستضعفین یا طبقات فرودست جلب شد. آنان به این دلیل چنین کردند که اولاً طبقات فرودست را پایگاه اجتماعی محکمی برای رژیم نوپای اسلامی می پدیدند. ثانیاً، رادیکالیسم طبقه فرودست پس از انقلاب، روحانیون را وادار کرد که زبان رادیکالی اتخاذ کنند. ثالثاً، تاکید روحانیون روی مستضعفین می توانست چپ ها را خلع سلاح کند. (ص 87)
سیاست های خیابانی؛ جنبش تهی دستان ایران، آصف بیات، مترجم: سید اسدالله نبوی چاشمی، تهران: انتشارات پردیس دانش، چاپ سوم، 1390.