تاریخ گزیده

آرشیو محمد نیازی

تاریخ گزیده

آرشیو محمد نیازی

بسم الله الرحمن الرحیم.
در این درگاه مجازی، گزیده‌ای از تاملات و مکتوبات «محمد نیازی» دانش پژوه «تاریخ و علوم اجتماعی» را می خوانید.

پیوندهای روزانه

پیوندها

سبک زندگی و بی وطنی

دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۸، ۰۳:۲۵ ق.ظ

   وطن چگونه جایی است؟ آدم‏ها و چیزها در موطن‏شان چگونه هستند و با یکدیگر چه نسبتی دارند؟ پیشنهاد  می‏کنم برای پاسخ به این سوالات خیلی دور نرویم و در پی معانی اصطلاحی و مرسوم «وطن» بر نیاییم. به خودمان رجوع کنیم. هر یک از ما تجربه ‏‏هایی از زندگی روزمره داریم که در آن به گونه‏ای مفهوم وطن را درک کرده‏ایم و آن را به جان یافته ‏ایم. از میهن اسلامی و سرزمین باستانی، بوم و ولایت آباء و اجدادی گرفته تا خانه و خانواده‏ای که در آن سال‏ ها زندگی کرده‏ایم. در همه این وطن ها، گویی وجود مشترکی در میان هست که ما همه آن‏ها را (با وجود گستردگی و پراکندگی) به یک نام می‏خوانیم. نوعی وحدت؛ وحدتی که شاید بتوان از آن به «سکنی و قرار» تعبیر کرد.  

   آدم ‏ها در وطن‏شان سکونت دارند. اشیاء در موطن‏شان ساکن هستند. یعنی جای شان در نسبت با خودشان و سایر چیزها مشخص است. سکنی‏ را در این‏جا معادل «جای گرفتن» قرارداده‏ام. ساکنان یک سرزمین یا اهالی یک خانه، به نحوی ضمنی و ناخودآگاه می ‏دانند که جای‏شان در مجموعه‏ای که در آن شریک‏اند، بیش از یک قرارداد، نقش و یا کارکرد و وظیفه ای است که به عهده دارند. نقش‏ ها و وظایف و تکالیف و مسئولیت‏ ها همه فرع کلیتی ‏اند که اعضاء در آن سکونت دارند. پدرِ خانواده، سرپرست، حامی و نان ‏آور اهل خانواده است. او از این نقش ها معنا می‏‏گیرد و نقش ‏ها نیز به اعتبار او معنا می‏شوند. اما پدر مساوی این نقش‏ها نیست. پدر در موطن خانه سکونت دارد. او در خانواده جایی دارد که بقیه افراد در نسبت با او «جای» پیدا می‏کنند.

   آن نسبتی که آدم ‏ها در سایه آن، جا و مقام خویش را در وطن‏ می‏یابند، به آن‏ها امکان می‏دهد که تجربة درکی شهودی و حضوری از سایرین و خودشان داشته باشند. تنها زیستن در وطن است که می‏تواند طعم اصالت و زندگی را به آدمی بچشاند. در بیرون از وطن حتی اگر تمام نقش‏ها و وظایف بازتولید شوند، زندگی صورتی تقلبی و تصنعی به خود می‏گیرد. این تجربه برای بسیاری مهاجران، تجربه‏ای آشنا و ملموس است. نه اوراق تابعیت ملی و نه حقوق شهروندی برابر و نه تعویض اسم و رسم، نمی‏تواند مهاجران را از رنج بدلی بودن و ساختگی بودن برهاند. (این رنج گویا، جز با سپری شدن عمر یک نسل پایان نمی‏یابد). آدم بی‏وطن در رنج است، زیرا که نسبتش با عالمی که در آن زیست می‏کرده است از هم گسسته شده و در کلیت  عالم جدید هم وارد نشده است.  او برای گریز از این بی ‏قراری و بی‏ خانمانی در جستجوی تجربه نقش ‏ها و جایگاه‏ های متفاوت است. هر روز به شکلی در می‏آید و هر آن در جایی است. به هر دری می ‏زند تا خود را از این رنج رها کند و معنایی برای زندگی‏ اش پیدا کند. بیراه نگفته‏ایم، اگر بگوییم «وطن» جدید او،  هم این بی ‏قراری و جستجوگری پیاپی است! (البته این جستجو برای دور شدن از رنج را نباید، با «به راه بادیه رفتن» یکی گرفت، زیرا آن‏که به بادیه می‏رود، طلبی در او هست و «مراد نمی‏یابد»، اما برای آدم بی‏وطن، این نیز متصور نیست، آن که نسبتش با دنیا و مافیها از دست رفته‏ است، طلب برای او طرح نمی‏شود).

    سبک زندگی یا در عبارت صحیح‏تر «لایف استایل‏» صورت یا تجلی از وضع «بی‏وطنی» در جهان معاصر است. لایف استایل را در پژوهش‏های اجتماعی و مطالعات فرهنگی، از تعینات وضع اجتماعی پست مدرن و جنبشی هویت‏مدارانه و تمایزخواهانه می‏انگارند. اما آن‏چه در تحقیقات اجتماعی غالباً به آن توجه نمی‏شود فصل مشترک بین این هر سه است. فصل مشترکی که شاید بتوان از آن با عنوان «غیاب معنا» یاد کرد.  غیاب معنا و بی‏وطنی دو روی سکه‏اند، سکه‏ای که بخت را به لایف استایل سپرده است. آدم‏ها با لایف استایل ‏شان در جستجوی وطن و معنا می‏گردند. آن‏ها با مصارف‏ و علائق و متمایزکردن دلبستگی‏های شان قرار را می‏جویند.

   هر چند دنیای مجازی را خود یکی از مصادیق لایف استایل شمرده‏اند، اما کلیت لایف استایل را نیز می‏توان به دنیای مجازی تشبیه کرد. در دنیای مجازی، آدم‏ها با شمایل ‏های ‏شان که از انتخاب توده انبوهی از علائق و دلبستگی‏ها حاصل آمده است، تعریف می‏ شوند. این شمایل ظاهراً قرار است معرف «جای» بودن هر یک از افراد باشد. جایی که افراد از بودن در آن هویت می‏گیرند و معنا می‏جویند. اما این نسبت‏ ها هیچ یک اصیل نیستند و او را در کلیتی شریک نمی‏کنند. او با هیچ کدام از دلبستگی‏ هایش نسبتی تام و وثیق ندارد. او با هیچ چیز به طور کامل مماس نیست. همه چیز در سطح می‏گذرد. از این سو است که آدم‏ها در دنیای مجازی (لایف استایل) دامنه علایق و چیزهای مصرفی را خود را  هر روزگسترده‏تر می‏کنند. اما آن‏چه در  لایف استایل (دنیای مجازی) اصل است، همین تغییر و جستجوی نسبت است.

    اما چگونه می‏شود در دنیایی زندگی کرد، چیزها و آدمیان دیگر با تو نسبتی نداشته باشند؟ بی نسبتی را نیز  در اینجا مرادف «بی‏جایی» و «بی‏ معنایی» گرفته‏ام. ظهور لایف استایل، پاسخ انسان به این سوال است. او مصرف می‏ کند و می‏ خواهد و علاقه‏ مند می‏شود و دل می ‏بندد و می‏ گسلد تا پاسخی منفی به این سوال بدهد. اما پاسخ این سوال، هیچگاه او را راضی نمی‏ کند، زیرا حقیقت این سوال در همین بی ‏نسبتی (بی‏ جایی) است.

   گویا دست تقدیر دگربار ما را  به پرسش نخستین رهنمون کرد؛ وطن چگونه جایی است؟ و چگونه می‏توان به وطن بازگشت؟ سوالی که شاید پاسخش از وضع ما در قبال لایف استایل نیز بگوید.    

  

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی