"یکی از اهداف مهم انقلاب فرهنگی، ایجاد دگرگونی اساسی در دروس علوم انسانی دانشگاه ها بوده است و این امر، مستلزم بازنگری منابع درسی موجود و تدوین منابع مبنایی و علمی معتبر و مستند با درنظرگرفتن دیدگاه اسلامی در مبانی و مسائل این علوم است."
عبارات فوق مطلع «سخن سمت» است، که در قریب به اتفاق آثار منتشر شده این انتشارات آمده است. همان طور که از این متن و نیز از کار ویژه ای که برای سازمان سمت تعریف شده است برمی آید، در طرح تحول علوم انسانی و برپایی دانشگاه اسلامی، تولید محتوا و متون مناسب برای تدریس در مراکز آموزش عالی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این نوشتار با بررسی اجمالی عناوین منتشر شده توسط گروه علوم اجتماعی سمت سعی خواهیم کرد، موفقیت یا عدم موفقیت و ایضاً رویکرد کلی این انتشارات در حوزه علوم اجتماعی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
به جرات و حتی بدون بازبینی دقیق همه محتواهای تولید شده، می توان گفت که انتشارات سمت در حوزه علوم اجتماعی نه تنها در جهت تدوین منابع برای تحول در علوم اجتماعی متعارف جامعه آکادمیک ایران و ایجاد مبناهایی برای علم اجتماعی بومی یا اسلامی گامی برنداشته است، بلکه با سیاست های غلط خود در ترجمه و تالیف آثار، باعث تثبیت فضای متصلب و ناکارآمد فعلی نیز شده است. در همین راستا و با عنایت به عناوین منتشره میتوان رویکرد های سمت را در حوزه علوم اجتماعی در محورهای زیر مورد انتقاد قرار داد:
منتشر شده در ماهنامه سوره اندیشه، اردیبهشت و خرداد 1391 - شماره 58 و 59 (2 صفحه - از 59 تا 60)