خیلی ها گمان میکردیم در این جمعه تاریخی از تمهید برای جنگ بزرگ بگوید. اگر از بسیج نیروها خبری نیست لااقل آهنگ و طنین رزم نهایی میان ایران و رژیم را کوک کند. پیشتر از تکیلف و واجب شرعی کمک به مردم فسلطین و حزب الله سرافراز گفته بود. انتظار امت این بود که جزئیات این واجب شرعی را بشکافد. آن هم در هنگامهای که قلب امت لبریز از خشم و غم فقدان سیدحسن است. توده حزبالله ایران را به خط کند تا به حزبالله لبنان یاری نظامی برساند.
اما سید ما مثل همیشه با طمانینه صحنه منطقه را شکافت و آتیه و تکیلف ملتهای منطقه را تبیین کرد. بر اقدام غرور آفرین طوفان صحه گذاشت و آن را احیاگر راه قدس و فلسطین دانست. آن هم در روزگاری که خناسانی در داخل و خارج مشغول وسوسههای شیطانی هستند تا این اقدام بزرگ را بیدستاورد و عامل ضربه به جبهه خودی معرفی کنند. آن هم در شرایطی که با سبوعیتهای طرف مقابل در این معرکه بزرگ و جانکاه و وارد کردن محاسبات مادی دو دوتا چهارتایی، میرفت که منطق نبرد برود فراموش و حتی قلب شود.
سید ما، هشدار داد که نبرد فلسطین نبرد همه ماست و اگر در یاری فلسطین کوتاهی کنیم، دشمن سراغ ما هم خواهد آمد. او هر ضربه به این هیولای شرور را خدمت به انسانیت دانست. او از ضربات متعددی گفت که ملتهای منطقه باید به این کلیت خبیث وارد کنند. حکایت ضربات متعدد ملتها و مجموعهها و گروهها یعنی این نبرد فرسایشی است و باید با زیست روزمره مردم منطقه و بالطبع مردم آمیخته شود و هدف آحاد ملتها باشد. عدم تعلل و شتابزده نشدن پیغامی دوجانبه بود برای تایید این معنا که آمادگی مردم و دولت باید روزمره و پاسخها متناسب باید وضع و توانایی کشور باشد.
الغرض؛ رهبر ملت نصر را دستیافتنی و قطعی و حاصل آگاهی و هشیاری ملتها دانست بر خلاف نگاه زودبازده و آسانگیر ما.
13 مهر 1403