تاریخ گزیده

آرشیو محمد نیازی

تاریخ گزیده

آرشیو محمد نیازی

بسم الله الرحمن الرحیم.
در این درگاه مجازی، گزیده‌ای از تاملات و مکتوبات «محمد نیازی» دانش پژوه «تاریخ و علوم اجتماعی» را می خوانید.

پیوندهای روزانه

پیوندها

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۹ ثبت شده است

یکی از شایعات جالبی که این‌روزها بر سر زبان‌هاست و در فضای مجازی (که عنانش از دست حاکمیت خارج شده) دهان به دهان می‌چرخد، «تاراج چینی» است.

واگذاری جزیره کیش به چینی‌ها، واگذاری بنادر مهم و استراتژیک جنوب به چین، حفاظت ارتش چین از این بنادر در آینده، امتیازات ترکمنچای گونه در قرارداد راهبردی 25 ساله ایران و چین!

مسیر شایعات هم به‌گونه‌ای تصویرسازی می‌شود که گویی ما در همه‌ این‌سال‌ها دست دوستی به چین داده‌ایم و اکنون چشم‌بادامی‌های خبیث و فرصت طلب، می‌خواهند از حسن نیت و دست‌دوستی ما سوء‌استفاده کنند و اقتصاد ما را به یغما ببرند! جالب آن‌که  برخی از اهل فکر و فرهنگ حزب‌الهی هم ریشه‌شناسی علمی و فلسفی کرده‌اند این حسن نیت ایرانی‌ها و خبث طینت چینی‌ها را!

این‌که رابطه سیاسی و اقتصادی ایران و چین چگونه پیشرفته است و این که ماهیت قرارداد اخیر چیست،  محل سوال این نوشته نیست؛

اما فریب رسانه‌ای که غربزدگان (سیاستمدار و روشنفکر) که مطرح می‌کنند و خوراک خوبی برای شبکه‌های مجازی ضد انقلاب هم می‌شود، این است:

ما به شرق رو کرده‌ایم و شرق (چین و روسیه) خطرناکند!

فعلا با بخش دوم این گزاره کاری ندارم. هر چند معتقدم در فضای بین‌الملل، دوستی‌ها و دشمنی‌ها راهبردی (نه اعتقادی و مکتبی) مادام‌العمر نیستند و تابع زمان و مکان و منافعند و دوستی با چین و روسیه هم از این قاعده مستثنا نیست، و نیز اعتقاد دارم که هیچ دولتی هنوز به سطح هژمونی و قدرت امپریالیستی ایالات متحده نرسیده است و ‌همچنین هیچ حکومتی در تاریخ ایران بیش از آمریکا به ایران و منافعش ضربه نزده است، اما بد نیست، قسمت اول گزاره فریب‌ رسانه‌ای این روزها را بررسی کنیم: ما به شرق رو کرده‌ایم!

نه حافظه شخصی و زیسته من، و نه خبرها و اطلاعات جراید و رسانه‌ها و نه اسناد و مدارک سیاسی و اقتصادی، این گزاره عوامفریبانه را تایید نمی‌کند! پارادایم و کنش سیاسی ما هیچگاه در سال‌های بعد از انقلاب رو به شرق نبوده است! (درست یا غلط!)

در دهه 60، اقتضای انقلاب اسلامی و نظام نوپای اسلام‌گرای ما بود که از بلوک شرق (شوروی و چین) دوری کنیم. ما هم با ایدئولوژی الحادی و کمونیستی‌شان تضاد داشتیم و هم بلوک شرق (به ویژه شوروی) حامی صدام در جنگ تحمیلی بود. برای چین هم که تازه بعد از مرگ مائو، سیاست درهای گشوده به جهان را آغاز کرده بود، ایران ایدئولوژیک و متلاطم جذابیت کمی داشت.

در دهه 70، آغاز عصر سازندگی و دوران ریاست جمهوری مرحوم رفسنجانی، هم بنا شد ژاپن اسلامی شویم. ژاپن نماد تمام خوبی‌ها غرب بود که در شرق متجلی شده بود. پس در در شرق بنا شد با ژاپن و یا مالزی و کشورهای جنوب شرق و شرقی مثل کره جنوبی نزدیک شویم. یادمان این نزدیکی شد، ورود کره‌ای ها به بازار خودرو ایران و یادگار آن‌سال‌ها شد پراید.

از اواسط دهه 70 و ابتدای دهه 80. آغاز دوره اصلاحات، ما به این نتیجه رسیدیم که به‌جای مدرنیته اسلامی (ژاپن اسلامی) بهتر است سراغ جنس‌های اصل مدرنیته برویم! پس راهبرد اقتصادی مان شد دوستی و عقد قرارداد با اتحادیه اروپا. یادگار آن دوره هم ورود پژو و فن‌آوری‌های نسل‌های عقب‌تر اروپایی به صنعت ما بود. در سطح سیاسی هم تلاش کردیم به جنس اصلِ اصل یعنی آمریکا در قالب عضویت در نهادهای بین‌المللی آمریکامحور (بانک جهانی و صندوق بین‌الملی پول) نزدیک شویم.

از ابتدای دهه 90 هم کلاً بی‌خیال هرگونه واسطه‌ نهادی و اقتصادی و سیاسی شدیم و تلاش کردیم یک راست برویم سراغ خود کدخدا! راهی که منتهی شد به برجام و فرجام سیاهش.

فقط گسست کوچکی در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، ایجاد شد و تا حدی در سطح بدنه‌ میانه (نه سطح کلان) فعالان سیاسی و اقتصادی و باز هم بیشتر توسط تجار و بازرگانان سنتی (و نه به‌طور سیستماتیک و نهادمند) به تجارت سطح خرد با چین روی آوردیم، پس از شدت گرفتن تحریم‌ها، البته سیاستمداران و نهادهای سیاسی هم بالاجبار و ناگزیر برای تأمین کالا و پیشبرد طرح‌های زمین‌مانده اروپایی‌ها به چین اقبال نشان دادند.

راستش را بخواهید در همه این سال‌هایی که اخبار اشغال بازار و اقتصاد و سیاست ایران توسط چینی‌ها در بوق و کرونا می‌شد، ما نه تنها دلمان، بلکه دستمان هم در دست غرب بوده است، البته چینی‌های فرصت‌طلب‌ هم محتاطانه و عاقلانه، فاصله منطقی‌ شان با دوست‌ غربزده‌شان - به دلیل غیرقابل اعتماد بودن و نیز دوری ‌گزینی ذاتی چینی‌ها از حکومت‌های ایدئولوژیک و حامی نهضت‌های اسلامی- را حفظ کردند. نشان به نشان این‌که مهم‌ترین پروژه و سرمایه‌گذاری چینی‌ها در همه این سال‌ها شد پروژه‌های کوچک تکمیل مترو تهران و اتوبان شمال و مهم‌ترین کنش سیاسی شان هم شد، رای‌ مثبت چین به قطعنامه 1803 (محکومیت برنامه هسته‌ای ایران) و تعدیل فضا و مخالفت رسانه‌ای و نه حقوقی با سایر قطعنامه و قراردهای ضدایرانی، آمریکا علیه ایران. به خصوص که منافع اقتصادی چین در ایالات متحده (دوران اوباما) روز به روز گسترد‌تر می‌شد.

درست است؛ چینی‌ها فرصت طلب هستند و اهل چرتکه و حساب و کتاب. اما جمهوری اسلامی هم هیچگاه به‌طور جدی به شرق رو نکرده است.

و باز هم درست است که چینی‌ها در شاخ آفریقا و کشورهای آفریقایی و جنوب آسیا، هم بندر خریده‌اند (جیبوتی) و هم نیروی نظامی پیاده کرده‌اند و هم تلاش کرده‌اند امتیازات انحصاری طولانی مدت از دولت‌های محلی بگیرند.

اما در همین ایام، همین چینی‌ها در پاکستان و ترکیه سرمایه‌گذاری‌های میلیاردی در راستای اجرای جاده‌ ابریشم جدید انجام داده‌اند و سرمایه‌گذاری میلیارد دلاری انجام داده‌اند و بازی نسبتا پایاپای و برد- بردی را آغاز کرده‌اند.  (فقط کافی است تأسیسات و سرمایه‌گذاری نزدیک به 50 میلیارد دلاری چینی‌ها در پاکستان و بندر گوادر و جاده‌ نمادین و صعب‌العبور و توریستی سین کیانگ چین به پاکستان را ببینید.)

و جالب این که در همین ایام تحریم‌ها هم باز، ایران به‌جای نزدیک شدن به چین، با هند (شریک راهبردی آمریکا در منطقه) در بندر چابهار قرارداد بست!

حالا به نظر شما خنده‌دار نیست که در اوج تحریم‌های شدید و ناجوانمردانه و سخت آمریکا، ایران در چارچوب برنامه اقتصادی راه‌ ابریشم (یک جاده، یک کمربند) قرار است کمی به طور واقعی و سیستماتیک به شرق و چین رو کند، عده‌ای از تاراج چینی سخن می‌گویند! آن‌هم در شرایطی که در دوره ترامپ، روابط سیاسی و اقتصادی چین و آمریکا تضعیف شده است و چینی‌ها هم به دنبال شرکا و بازارهای جدید و پایدار هستند.

البته روشنفکران و سیاستمداران غربزده دائماً به ما یادآوری می کنند، که مباد جنایت چینی‌ها در ترور شهید سلیمانی و تحریم‌های فلج‌کننده نفت و غذا و دارو علیه مردم ایران را فراموش کنید!!! مراقب باشید.

 

پی نوشت:

این تأملات حاصل پژوهش و گفتگو و همیاری با دوست و برادر عزیزم اسماعیل فراهانی (پژوهشگر مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی) در پروژه نقش ایران راه در راه ابریشم جدید چینی بود. در این چند ماهه مهم‌ترین چیزی که بنده و اسماعیل فراهانی فهمیدیم این بود: ما، در نهادهای علمی و سیاستگذاری مان، از چین جدید هیچ نمی دانیم . 

مقاله زیر هم حاصل این اندک مطالعه ما درباره چین جدید و نسبت ما با آن است: 

ایران چین جدید؛ افق گشایی کمربند - راه. دوره 2، شماره 1 - شماره پیاپی 5. خرداد 1401. صفحه 151-180. 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۹ ، ۰۵:۳۳
محمد نیازی