در این روزها تصاویر و فیلمهای متعددی از نیایشهای جمعی مردم جهان و مسلمانان در فضای مجازی منتشر شده است. مردم در ساعات خاصی قرار میگذارند و از کنار پنجره های خانه ها و مجتمع های مسکونی شان به تکبیر و تهلیل و نیایش و اظهار عجز به درگاه الهی برمی آیند!
(نمونهای که در فضای مجازی بسیار دیده شد، فیلمی بود، از
تکبیر و دعای شبانه مردم در شهر فاس یا طنجه (مراکش) برای رفع بلای کرونا)
درباره این مناسک و دلایل عدم برگزاری آن در ایران نکاتی به ذهن بنده میرسد که در اینجا مینویسم:
الف) امروز اگر ما در ایران همچین مراسمی راه بیاندازیم، روشنفکرها و جامعه شناس نوباوه و تاریخدانان پوزیتویست شروع خواهند کرد به حرافی که بله ما به "علم" پشت کرده ایم و چه و چه! اما اگر بخواهیم منصفانه و عاقلانه بنگریم، جای چنین مناسک جمعی در بحران کرونای ایران خالی است، چرا برخی از مسئولان کشور ما در این بلای آسمانی فقط و فقط متوسل شده اند، به امامزادگان دکتر و متخصص و ساینتیست! الله اعلم!
البته که باید کاملا و دقیقا بحث های علمی و بهداشتی و پزشکی و علی الخصوص "قرنطینه" رعایت شود، اما این گفتمان ”علم زدگی“ در ایران جایی برای دعا و ”استغاثه“ و اظهار عجز به درگاه الهی نگذاشته است. مگر نه این است که وقتی بلای آسمانی نازل می شود باید متوجه حضرت حق شد. البته باز تاکید می کنم این به معنی تعطیل شدن عقل و تدبیر نیست.
ب) تا اینجای بحران کرونا میتوانیم به جامعه مومنان و اقشار متدین ایران نمره عالی بدهیم؛
بحران کرونا آزمون خوبی بود برای واژهسازیها و اصطلاحپردازیهای بیمسما نظیر فربهی مناسکی و مانند آن.
مسئولانه ترین رفتار را در رعایت قرنطینه و بهداشت و منع آمدوشد را از جماعت مذهبی دیدیم. حکومت جمهوری اسلامی هم در بخشهای انتصابی و مذهبیاش عالی عمل کرد، تعطیلی آستانهای معظم و مقدس و نیز نمازهای جمعه و جماعت و عزاداریها و مولودیها و حتی تشییع اموات. کارهایی که بعضاً در تاریخ تشیع بی سابقه بود و نیز اقداماتی چون آزادی بیش از ده هزار زندانی برای کاهش اپیدمی در زندان ها از سوی قوه قضائیه.
آن ها که دنبال خردهگیری هستند قطعاً به تجمع 40 تا 50 نفری مقابل آستان حضرت رضا سلام الله و آستانه حضرت معصومه (س) اشاره خواهند کرد، که این موارد خرد در یک جامعه 85 میلیونی و این تنوع فرهنگی و قومی، مذهبی، عقیدتی و سبک زندگی اصلاً به حساب نمیآید و قابلیت و استعداد تحلیل جامعه شناختی ندارد.البته فقره تشییع سردار شهید اسدالله زاده نیز هر چند خبط بزرگی بود، اما از تصاویر و قرائن حضور خودجوش مردمی دیده میشود.
اما در آخر؛ آن چه ما ایرانیان را رنج داد و کماکان رنج میدهد، مواجهه ما با یک شخص و دولت مسئولیت ناپذیر بوده و هست که تکالیفش در اجرای "قرنطینه ملی" را به گردن مردم انداخته است و وقیحانه اصل اقتدار ملی و انحصار منابع قدرت که از ضروریات دولت مدرن (با هر رویکرد لیبرال یا سوسیال) است نفی میکند.
در این بلای آسمانی من ایرانی تمنایی جز پذیرش مسئولیت مدنی دولت و نیز استغاثه و دعا از درگاه الهی و امام زمان (عج) ندارم.
دعا کنیم که بلا رفع شود. آمین یا رب العالمین.